Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه استان‌ها- جمعه بازار کتاب مشهد از آن دست بازارهای قدیمی است که هنوز هم که هنوز است با رمقی کمتر از گذشته در مشهد برپاست. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، جمعه بازار کتاب مشهد از آن دست بازارهای قدیمی است که هنوز هم که هنوز است در مشهد برپاست و هر جمعه شاهد حضور جمعی از اهالی فرهیخته کتاب مشهد است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بازاری که عمدتا در آن کتب نایاب و دست دوم عرضه می‌شود و مشتری‌های خاص خود را دارد و البته نسبت به سال‌های قبل از رمق آن اندکی گرفته شده است.

البته کرونا هم تاثیر خود را بر این بازار گذاشته است و سبب شده این روزها و یا بهتر بگوئیم این جمعه‌ها استقبال کمتری از این بازار شود اما هستند هنوز هم کسانی که با ماسک و رعایت تمامی پروتکل‌های بهداشتی سری به این بازار می‌زنند.

عرضه‌کنندگان کم شده‌اند

با یکی از مشتریان این بازار کتاب که هم صحبت می‌شوم می‌گوید: سال‌های قبل بیشتر به این بازار سر می‌زدم و یکی از دلایلش این بود که هم تعداد عرضه‌کنندگان بیشتر بود و هم میزان تخفیف‌ها بیشتر بود.

وی ادامه می‌دهد: دانشجو هستم و از دیرباز انس زیادی با کتاب داشته و دارم اما جمعه بازار کتاب مشهد دیگر آن بازار سابق نیست البته که می‌دانم حال بازار نشر این روزها مثل بسیاری از بازارهای دیگر خوب نیست.

جای خالی کتاب

با یکی از عرضه‌کنندگان قدیمی این بازار که صحبت می‌کنم می‌گوید مردم دیگر کتاب‌خوانی و به عبارت بهتر خرید کتاب در سبد خریدشان جایگاهی ندارد و به همین دلیل است که بازار این چنین کم رمق شده است.

وی خاطرنشان می‌کند: قدیم یادم است همین جمعه بازار از ابتدای صبح غلغله بود و مردم انبوهی به سمت بازار سرازیر می‌شدند و حتی عده‌ای زودتر از عرضه‌کنندگان در بازار حاضر می‌شدند.

7 کتابخانه سیار همزمان با "13 آبان" در استان لرستان راه‌اندازی می‌شودخوزستان| بیانیه گام دوم انقلاب نقشه راه کشور است/ هدف از تالیف کتاب گام دوم انقلاب، تبیین ابعاد این بیانیه استکتاب‌های گویای رادیو به مناسبت میلاد پیامبر اسلام/ اختتامیه جشنواره کودک، "زنده" پخش می‌شود

نمی‌توانیم تخفیف بدهیم

فروشنده دیگری هم از وضعیت بازار نشر گلایه می‌کند و می‌گوید قیمتها در تمامی عرصه‌ها از جمله عرصه کتاب سربه فلک کشیده است و ما نیز دیگر با قیمت‌های سابق کتاب را از ناشر خریداری نمی‌کنیم.

وی ادامه می‌دهد: طبیعی است که در این شرایط دیگر مثل سابق نمی‌توانیم به مشتریان خود تخفیف بدهیم و همین مسئله سبب شده مقداری از بازدید سنتی از این بازار کاسته شده باشد.

انتهای پیام/281/ ع

منبع: تسنیم

کلیدواژه: جمعه بازار کتاب مشهد عرضه کنندگان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۴۳۲۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.

یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه می‌نشست.

یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی می‌کند و مستقل به شهر می‌آید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیب‌هایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دام‌های دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور می‌کند.

این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهه‌های زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.

وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار می‌کند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف می‌زدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم می‌تواند برای نسل‌ جدید هم الگو باشد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.

بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.

آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.

***

قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!

این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.

کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • حق پرستاری؛ چراغی که به خانه معلولان رواست
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • حضور چاپ و نشر بین‌الملل با ۶۰ عنوان جدید در نمایشگاه کتاب
  • ۱۰ ناشر لاتین و ۳۱ ناشر عرب به نمایشگاه آمدند
  • عرضه ۶ عنوان کتاب جدید درباره حاج قاسم سلیمانی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
  • جمعه بازار ؛ محمد نوری
  • روایت زندگی محمد دبیر سیاقی در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • حضور مرکز گسترش با ۲۲ کتاب در نمایشگاه کتاب تهران
  • مشاوران شما بیت‌هایی بهتر از شاهنامه را می‌توانستند پیدا کنند
  • افزایش شرکت های بورسی در کرمانشاه